حجاب

حجاب، در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند؛ تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی، ممکن است یک بعد باشد ولی دیگری نباشد که در این صورت، نمی‌توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.

حجاب یا پوشش یکی از احکام اسلامی است که برای پوشش مردان و زنان وضع شده‌است. آن‌چه امروزه به عنوان حجاب در کاربرد عام مصطلح است، پوشاندن مو (به طور خاص) و سایر اعضای بدن به جز صورت و دو دست (و گاهی دو پا) توسط زنان مسلمان غیر برده در برابر مردانی است که طبق شریعت اسلامی نامحرم شمرده می‌شوند.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می‌تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می‌کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است. تمام کسانی که زندگی بشر و تحولات آن را ارزیابی کرده‏اند، به این نتیجه رسیده‏اند که از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب خود را تهیه کند. تلاش همیشگی بشر برای تهیه پوشاک، از آن جهت که با آموزش خاصی همراه نبوده است، نشان می‏دهد که تکاپوی انسان برای یافتن پوشش، از فطرت درونی‏اش سرچشمه می‏گیرد. حجاب زنان، پیشینه‏ای طولانی دارد. با مطالعه آثار تمدن‏های گوناگون، چنین به نظر می‏رسد که حجاب زنان، از عادت‏های کهن تمدن‏های بشری بوده است. برای مثال، بر اساس نوشته دایرة المعارف لاروس، زنان یونانی در دوره‏های گذشته، صورت‏ها و اندامشان را تا روی پا می‏پوشاندند.

حجاب در باورها و ارزش‏های ما ریشه دارد و رعایت پوشش به ویژه در میان بانوان، ایجاد مصونیت برای جلوگیری از عوارض منفی، مفاسد و ابتذال است. از دیدگاه اسلام، زن، شخصیتی شایسته دارد و می‏تواند مدارج کمال را بپیماید و به مراتب عالی انسانیت بار یابد. دامن زن، مدرسه بشر است و والایی مردان، بدون زنان ممکن نیست. اصلاح جامعه در گرو پارسایی، حیا و حجاب بانوان خواهد بود. جایگاه والای این گوهر گران‏بهای آفرینش، می‏طلبد که در صدف پوشش قرار گیرد تا ارزش‏هایش حفظ گردد. اسلام، حجاب را لطف و عنایتی از سوی خداوند متعالی می‏داند و مسئله تحمیل، محدودیت و خشونت در آن مطرح نیست. زن با رعایت حجاب، افزون بر آنکه نشانه‏ای از دیانت، ایمان و تقوا با خود دارد، نوعی ابهت در خویشتن به وجود می‏آورد و از این راه در مسائل اجتماعی و سیاسی مشارکت می‏کند. زن با رعایت حجاب، افزون بر آنکه نشانه‏ای از دیانت، ایمان و تقوا با خود دارد، نوعی ابهت در خویشتن به وجود می‏آورد و از این راه در مسائل اجتماعی و سیاسی مشارکت می‏کند. در ارزش و قدرت تأثیر حجاب همین بس که استعمارگران هرگاه خواسته‏اند بر اختناق خود در جامعه بیفزایند و به حیله‏های خود دست یابند، کوشیده‏اند این دژ استوار را که ضامن ایمان و عفاف و عامل گسترش فضیلت در جامعه اسلامی است، از میان بردارند یا آن را کم‏اهمیت جلوه دهند.

با اندکی تدبر در آیات قرآن فلسفه حجاب را به گونه‌ای صریح می‌بینیم و می‌یابیم که احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از فلسفه‌های حجاب است براستی اگر معرفت انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و قرآن را که آئین‌نامه سعادت و کمال بشر است درک کند، به عظمت حجاب پی برده و می‌فهمد بدحجابی و بی‌حجابی ثمره عدم معرفت و شناخت حقیقی جایگاه زن در هستی است.

خداوند در آیه 31 سوره نور حکم حجاب را به گونه‌ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت‌های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می‌کند تا نامحرم‌ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی‌های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه‌های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می‌شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند، این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.») احزاب، آیه 59) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می‌شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می‌شود. از ظاهر آیه می‌توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد

 


+ نوشته شده توسط : سید میثم | مسافران آسمانی [ مسافر] |