جنبش عظیم مردمی که در غرب با نام وال‌استریت و در مرکز آمریکا به عنوان نماد قدرت غرب شکل گرفته و تبدیل به یک حرکت عظیم مردمی علیه نظام بیدادگر سرمایه‌داری شده، خبر از آغاز افول قدرت سرمایه‌داری غرب و فروپاشی نظام فاسد و غارتگر در جهان می دهد.روزی که امام خمینی (ره) در نامه تاریخی خود به گورباچف رئیس حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، فروپاشی نظام کمونیست را پیش‌بینی و وی را به دامان اسلام دعوت کرد، فرمودند: شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به قانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید بلکه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند چراکه امروز اگر مارکسیسم در روش‌های اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده، دنیای غرب هم در این مسائل البته به شکل دیگر و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.

جنبش وال استریت

فروپاشی نظام سرمایه داری امریکا

همزمانی این تحولات با بیداری اسلامی نشان می‌دهد که جامعه جهانی در بیزاری کامل از ظلم‌ها و بیدادها و جنگ‌ها به دنبال تغییر اساسی در نظام ظالمانه سرمایه‌داری است. هدف از این جنبش مقابله با نظام بانکداری و سرمایه داری و پایان دادن به فساد مالی و بی عدالتی است. در حقیقت؛ جنبش وال استریت به دنبال فروپاشی نظام اقتصادی مبتنی بر سرمایه داری است که بزرگترین رکود اقتصادی را تا بحال ایجاد کرده است. جنبش وال استریت یک نوع اعتراض و عصیان به نظام لیبرال دموکراسی ( نظام سرمایه داری ) است و از نظر اقتصادی عده ای محدود 1درصد ثروت را در چنبره قدرت خود گرفته اند و مانع مشارکت 99درصد مردم شده اند. جنبش وال استریتی که 99درصد فدای 1درصد شده است دیگر شعله اش خاموش نشدنی و غیر قابل مهار است و این جنبش بپا خواسته از سوی مردم آمریکا و غرب آبستن حوادث بزرگی است و آن آغاز فروپاشی نظام سرمایه داری در آمریکا و غرب است و انشا الله در آخر شاهد تجزیه آمریکا خواهیم بود.

جنبش وال استریت، اعتراضی در حال گسترش

 بحران فعلی یک بحران اجتماعی عظیم در امریکا بوده و به شدت تحت تاثیر بحران مالی سال 2008 میلادی است. این بحران از 17 سپتامیر(اواخر شهریور)در نیویورک شروع شده که حدود یک ماه از آن می گذرد و هم اکنون 90 شهر را در امریکا و تعداد زیادی از شهرهای دنیا را درگیر کرده است

و بنابراین این اعتراضات در حال گسترش است اما باید گفت تا کجا می تواند جلو برود.

جنبش وال استریت

 مشکل اصلی اعتراضات در نیویورک این است که نه رهبری دارد و نه شخص و نظام خاصی را هدف قرار داده است و شعارهایی هم که می دهند هم تقریبا مبهم است. مثلا شعارهایی که داده می شود از این قبیل است: پول از سیستم اقتصادی باید خارج شود. می دانیم این شعار ناپخته و نابجا است. بنگاه ها و شرکت های چند ملیتی باید جمع شوند و مردم به جای این شرکت ها قرار بگیرند. گرفتن مالیات یک درصدی از کلیه معاملاتی که در بورس و فرابورس انجام می گیرد که این کار هم به دلیل پیچیدگی این معاملات غیر ممکن است. شعارهای این معترضان کاملا نسنجیده بوده و هیچ یک، مبنای اقتصادی ندارد. می توان از این شواهد استفاده کرد و گفت یک سری از مردم عادی دست به اعتراض زده اند که به این افراد برچسب سوسیالیت بودن زده می شود که بعد از چند روز با گسترش اعتراضات دیدند این حرف ها راه به جایی نمی برد. این افراد از قشر متوسط جامعه بوده که درد و رنج را می فهمند و برای همین دست به اعتراض زده اند.

 قطعا این بحران برای نظام سرمایه داری آثار جدی به همراه خواهد داشت که این موضوع به ذات این بحران برمی گردد و باید گفت در تمام بحران های گذشته اختلاف طبقاتی کاهش می یافته است ولی در بحران مالی سال 2008 این اتفاق نیفتاده و اختلاف طبقاتی کاهش نیافته است.

 بحران در ذات نظام سرمایه داری شکل می گیرد

 نگرانی اجتماعی که در این بحران وجود دارد این است که همه کوشش ها برای نجات سرمایه و بانک ها است، زیرا این ذات نظام سرمایه داری است که در این نظام اصل بر حفظ و تراکم و تکاثر سرمایه است. مبنای سرمایه داری بر اساس سرمایه بوده و متفکران این نظام اعتقاد دارند اگر می خواهیم از این بحران خارج شویم باید سرمایه و بانک ها و شرکت های بزرگ مالی را نجات داد. در این نظام معیارها و سنجش رشد و ارزش همه بر مبنای سرمایه است.

 وقتی به این بحران می رسیم علمای این نظام می گویند که برای حل این بحران باید سرمایه نجات پیدا کند. 800 میلیارد پوند در انگلستان به بانک ها کمک شده است. میزان کمک به این موسسات در کشورهای غربی مشخص نیست ولی باید گفت تریلیون ها دلارها به این شرکت ها کمک شده است.

 از سال 2008 تاکنون حقوق مدیران مالی شرکت ها تا حدود 25 میلیون دلار افزایش یافته است، چون از این طریق می خواهند مدیران مالی عالی را جذب کنند و مهم نیست که این در این بین چند کارگر اخراج شوند. در این سیستم صحبت کردن از عدالت اجتماعی بی معنا می باشد.


+ نوشته شده توسط : سید میثم | مسافران آسمانی [ مسافر] |