بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی

بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، معتقدند که انقلاب اسلامی ایران یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیت های مؤثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است . از این رو، انقلاب اسلامی تلاشی برای زنده کردن خدا در محور حیات انسان  و نیز، روشی برای زندگی فراتر از همه اختلافات ملی، قومی و مذهبی بود . به بیان دیگر، انقلاب اسلامی از انقلاب هایی است که حرکت و آثارش در چهارچوب مرزهای یک کشور خلاصه نمی شود، بلکه دیدگاه فراملی دارد. از این رو، بر روی ملت ها حساس است و تمایل به فراگیر شدن دارد .

پی آمدهای مهم انقلاب اسلامی

یکی از پی آمدهای مهم انقلاب اسلامی تأثیر آن برکشورهای منطقه و آشنایی مسلمانان و مستضعفان جهان با این انقلاب، تحت راهبرد «سیاست صدور انقلاب اسلامی» بود. این موضوع قاعدتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و همانند سایر بخش ها فراز و نشیب خاص خود را طی کرده است. از آن جا که انقلاب اسلامی با رهنمودهای پیامبر گونه حضرت امام خمینی(ره)، عزت و شکوه خود را در تحقیر قدرت های فاسد جهانی و منطقه ای و آگاهی و بیداری همه مستضعفین، بویژه مسلمین در گستره جهان اسلام، دنبال می کرد، سیاست صدور انقلاب موضوعیت ویژه ای یافت.

این فرایند گاه با کامیابی ها و گاه با ناکامی هایی روبرو بوده است؛ اما آنچه در عصر کنونی به رغم فشارهای جهانی و منطقه ای بر جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام القرای اسلام و بر مسلمانان طرفدار انقلاب در کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم، رشد اسلام گرایی در جوامع اسلامی و مخالفت های آشکار و جدی با سیاست های سلطه جویانه قدرت های بزرگ جهانی است.

ابزار های در دست انقلاب اسلامی برای تاثیر گذاری:

بر اساس یک دیدگاه، ابزار مناسب برای صدور انقلاب برنامه های تبلیغاتی است و تنها از این شیوه برای معرفی نمونه ایران به سایر مسلمانان استفاده کرد. طرفداران این شیوه تلاش می­کردند با گسترش روابط با کشورهای مختلف حتی کشورهای سلطه گر جهانی و کشورهای استبدادی وابسته به آنها، از هرگونه دخالت در امور داخلی آنها بپرهیزند. در مقابل این گروه، دیدگاه دیگری بود که برای رهایی مردم محروم از چنگال حکومت های استبدادی خود  و تحریک شورش بر ضد آنها، ارسال هر گونه کمک مادی حتی تسلیحاتی به هر طریق ممکن را یک ضرورت می دانست.

البته درمیان این دو دیدگاه نیز، دیدگاههایی مطرح بوده و هست ولی از زمان تاسیس جمهوری اسلامی به این سو، همواره این دو دیدگاه به عنوان رقیب یکدیگر مطرح بوده و همین موجب شده تا سیاست خارجی جمهوری اسلامی را دستخوش تضاد و چالشهای جدی در صحنه بین المللی کند. این اختلافات تا جایی بالا گرفته است که حتی با وجودی که در قانون اساسی و اظهارات رهبران نخستین جمهوری اسلامی تصریحات و تلویحات متعددی به هر دو راه وجود دارد، اما در مراحل بعدی که جمهوری اسلامی سیاست چند جانبه گرایی و اعتماد سازی در صحنه بین المللی را سر لوحه برنامه های خود قرار داد، وجود ایده ای (چه رسد به راهبردی) به نام صدور انقلاب یا اصلاً و اساساً انکار گردیده یا پایان یافته و غیر قابل تعقیب اعلام شده که در هر حالت نشان? دو گانگی میان نظریه و عمل در سیاست خارجی جمهوری اسلامی می باشد.

بررسی جنبش های انقلابی و ماهیت آنها 

جنبش انقلابی یک حرکت گروهی است که به هدف ایجاد یک انقلاب تلاش می کند اما هنوز خود را موفق به انجام ندیده است. بیشتر این جنبش ها به هدف خود که سرنگونی حکومت پیشین و به دست گرفتن قدرت حکومتی است، دست نیافته اند نمونه های قرن بیستمی این جنبش های انقلابی که موفق به سرنگونی حکومت پیشین و تسخیر قدرت حکومتی شده اندعبارت اند از بلشویک های روسی کمونیست های چینی، جنبش خلق برای رهایی آنگولا، جبه رهایی ملی ساندنیستا در نیکاراگوئه، و نمونه های جنبشهای انقلابی که گرفتار سرکوب نظامی قدرت های حافظ وضع موجود یا دیگر جنبش های انقلابی رقیب شده اند و در نطفه عقیم ماندند شامل منشویکهای روسی، جبه خلق برای رهایی عمان و ارتش جدید خلق فیلیپین می باشند.

برخی جنبش های انقلابی هم هستند که نتوانستند حکومت هایشان را سرنگون کنند اما از طریق مذاکره و دیگر ترتیبات مسالمت آمیز به میزانی از قدرت سیاسی مشروع دست یافته اند و از این طریق موجب تغییر رفتار کشور خود شده اند نمونه هایی این قبیل جنبش ها را می توان در سازمان خلق آفریقای جنوب غربی در نامیبیا، کنگره ملی در آفریقای جنوبی، سازمان آزادی بخش فلسطین و جبهه آزادی بخش ملی “فارا باندو مارتی” در “السالوادور” مشاهده کرد.

نظام انقلابی وقتی شکل می گیرد که یک جنبش انقلابی پس از پیروزی بر حکومت پیشین قدرت حکومتی را در دست بگیرد.

بنابراین جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است تا انقلاب اسلامی را به عنوان نمونه از حرکت شجاعانه ملت ایران در مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی به دیگر ملتهای مسلمان و غیر مسلمان جهان معرفی کند تا آنان نیز از حقوق و شیوه دستیابی به حقوق خود آگاه گردند. همین تلاش برای گسترش انقلاب به خارج از مرزها بوده که قدرت های حافظ وضع موجود جهانی و منطقه ای را شدیداً نگران ساخته و به مقابله با آن واداشته است.  

    ”توین بی”، تاریخ مذهب را دارای حرکتی واحد و مترقی می داند ولی به نظر وی تاریخ تمدن برخلاف تاریخ مذهب دارای افول و گسستگی و وقایع مکرر است وی پیش بینی می کند که یک مذهب جهانی والا که از بهترین مذاهب موجود است، می تواند پاسخ گوی نیازها و مشکلات بشری باشد ـ مبنای تمدن آتی خواهد بود. در عصر حاضر رویکردهای گسترده ای در جهان احیای دین در جهان صورت می گیرد که در جهت پر کردن خلاء معنویت و نجات بشر از بحرانهای فکری عصر مدرنیته است و این احساس نیاز عمیق به دین است که جنبشهای دینی را در سطح جهان بوجود آورده است.

دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نسبت به این جنبش ها

جنبش هایی که درآنها اقبال و توجه و گرایش به معنویت و در رأس آن دین به­وضوح جلوه گر می باشد و این فرایندی بوده که در سالهای اخیر روند رو به رشد بیشتری گرفته است.تا قبل از وقوع انقلاب اسلامی ایران، این گونه حرکتها و جنبش‌ها به ویژه با ماهیت مذهبی، یا وجود نداشتن دو یا چنان چه از موجودیت نیز برخوردار بودند، فعالیت آنها چشمگیر نبود و معمولاً سیاست انفعالی در قبال دولت‌های حاکم داشتند. از طرف دیگر نیز در عمل هیچ گونه حمایتی از این گونه جنبش‌ها و نهضت‌ها از سوی دولت‌ها و سازمانهای بین الملل به عمل نمی‌آمد، زیرا این حرکات برخلاف صلح و امنیت بین المللی مورد نظر ابر قدرتها و هم چنین منافع آنها تلقی می‌گردید و اگر هم حمایتی از سوی قدرتهای بزرگ به عمل می‌آمد، صرفاً در راستای منافع آن قدرتها بود، اما با وقوع انقلاب اسلامی ایران، دولت جمهوری اسلامی ایران، به دلیل خصلت دینی و ماهیت مکتبی‌اش، سعی در حمایت و برقراری ارتباط با آنها نمود. ارتباطی که در فرآیند آن، انقلاب اسلامی تلاش نمود تا تجربیات حین و مبارزاتی خویش را همراه با تفکر و باورهای انقلابی و دینی خویش به نهضت‌های اسلامی و رهایی بخش انتقال داده و زمینه‌های رشد و شکوفایی آنان را فراهم سازد و روند جدیدی را در مسیر حرکت نهضت‌های اسلامی ایجاد نماید. از دیدگاه جمهوری اسلام ایران این جنبش‌ها دو نوع هستند، اول نهضت‌های آزادی بخش اسلامی که از لحاظ ایدئولوژی وجوه اشتراک و تشابه زیادی با انقلاب اسلامی دارند و مسلماً حمایت از این نوع نهضت‌ها از اولویت ویژه‌ای برخوردار است و جمهوری اسلامی از هر نوع کمک مادی، معنوی و فکری نسبت به آنها دریغ نمی‌کند. دوم، نهضت‌های آزادی بخش غیر اسلامی که معمولاً یا به ایدئولوژی‌ مارکسیستی مجهزند و یا به ایدئولوژی آزادیبخش ملی. بنابراین حمایت از نهضت‌هایی که به ایدئولوژی مارکسیستی مجهزند با اصول و معیارهای مکتب ما تطبیق نمی‌کند، اما آنهایی که به ایدئولوژی ملی مجهزند و بر پایه حرکت اصیل مردمی قرار دارند و از هر نوع وابستگی به شرق یا غرب به دور هستند حمایت از آنها از طرف جمهوری اسلامی مشکل خاصی نخواهد داشت.

در دهه های اخیر جنبش های دینی تازه و بی شماری ظهور کرده اند و می توان آن ها را پاسخی به عرفی شدن عام و کلی دین در جامعه تلقی کرد. دین با عرفی شدن از هویت اصلی و عمده اش که پاسخ به نیازهای فطری بشر بوده است، خالی شد و کارکردهای اصلی و جوهری خود را از دست داد و فاقد آنها شد از این رو دین عرفی شده را به تعبیر دقیق تر اصلاً نباید دین نامید. این جنبشها فراهم آورنده معنا، هدف، اتحاد و پشتیبانی برای بخشهای خاص از مردم هستند و از این جهت ظهور و حضور آنها می تواند آزمونی برای عدم کفایت، عدم تناسب یا عدم کارآیی ادیان عرفی شده در پاسخ گویی به معضلات امروزه باشد.

برای نمونه در مقابل انحصارگرایی برخی از ادیان عرفی شده و بی محتوا، مکتب تکثرگرایی و پلورالیسم ظهور می کند، در برابر فرایند عرفی شدن دین و یا نهضتهای ضد دینی موج معنویت گرایی و بنیادگرایی مذهبی شکل می‌گیرد. با عرفی شدن دین، جنبشهای دینی به شکل معنویت گرایی و یا بنیادگرایی مذهبی بوجود می آیند و شکل می گیرند.

حرکت­های مردمی و جنبش­های آزادی بخش از یک نگاه ابزاری برای اعمال موثر سیاست خارجی کشورها می­تواند باشد، همچون گروه­های غیردولتی و یا رسانه­ها که کاملاً مشهود است که چگونه کشورهای قدرتمند از آنها استفاده می­نمایند.

«شیخ اسعد تمیمی» از رهبران فلسطینی می­گوید:

تا زمان انقلاب اسلامی ایران، اسلام از عرصه نبرد غائب بود، حتی در عرصه واژگان، مثلاً به جای جهاد از کلماتی چون نضال و کفاح استفاده می­شد. انقلاب ایران واقعیت قدیمی اسلام راه حل و جهاد وسیله اصلی است را به سرزمین فلسطین وارد کرد.

سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان نیز حرکت مقاومت، علیه اشغال­گری اسرائیل را در راستای تکلیف الهی و پیروی از فرامین حضرت امام خمینی(ره) می­داند و در این باره می­گوید:

گروه­های مختلف متعددی که با عناوین مختلفی فعالیت می­کردند، براساس دو محور هماهنگ شدند و به یکدیگر پیوستند، محور نخست ایمان به ولایت فقیه و التزام به رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) و محور دوم ضرورت قیام و مبارزه با دشمن اسرائیلی، براساس این دو محور، تمام گروه­های اسلامی به یکدیگر پیوستند و حرکت واحدی را سازمان دادند که امروز به حزب الله معروف است.

سپس مقایسه اوضاع و احوال اجتماعی ـ سیاسی کنونی کشورهای اسلامی با وضعیت آنان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، حکایت از یک تغییر آشکار در اکثر آنها دارد. اهمیت این امر در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، وجود منابع  غنی انرژی و اهمیت مسئله فلسطین دو چندان می­شود.

جمع بندی

بی­تردید احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی ایران معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و از مرحله نظر به عمل و واقعیت رسید. اگر چه از حدود یک قرن قبل اندیشمندانی چون سید جمال الدین اسد آبادی در جهان اسلام ظهور کردند که ندای بازگشت به اسلام و رویارویی با فرهنگ غرب را سر می­دادند و در این مسیر نهضت­ها و گروه­هایی نیز شکل گرفت، پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان ثابت کرد که بازگشت به اسلام تنها یک خیال نیست و می­تواند واقعیت هم داشته باشد. البته تاثیر انقلاب اسلامی بر همه جنبش­ها و جریان­های اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده و با توجه به قرابت­های فکری، فرهنگی و جغرافیایی درجه تأثیر آن متفاوت بوده است


+ نوشته شده توسط : سید میثم | مسافران آسمانی [ مسافر] |